روزنگار داستان های کوتاه و شعر

ساخت وبلاگ
داستان کوتان: پرسه در حوالی وادی ایمن: 72ساعت مواجهه با ویروس کرونا و مکالمات ذهنی داستان پیش رو براساس برخی وقایع واقعی و برخی وقایع در بستری داستانی نوشته و تدوین شده است. در فصل زمستان 1400 و نزدیک ایام عید نوروز، پس از سه ساعت مسافرت در ترمینال جنوب تهران از اتوبوس پیاده شدم. در طول سفر مطابق دستورالعمل "انجمن متفکران خواب نورد" (که تئوری های پیچیده شیوه خواب راحت در اتوبوس، قطار و هواپیما رو پیشنهاد میکنن)، عمل کرده بودم. روزنگار داستان های کوتاه و شعر ...
ما را در سایت روزنگار داستان های کوتاه و شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rayanc بازدید : 40 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 20:08

داستان کوتاه: یاکریم 6 و 9 صبح یک روز سرد زمستانی قبل از رفتن به سمت محل کارم به سوپر مارکت کوچک کنار خانه ام برای خرید سر زدم. من با صاحب مغازه ( "فروشنده") همیشه حین خرید یک صحبت و خوش و بشی دارم و در مورد مسائل مختلف سیاسی و مذهبی و اعتقادی به طور شوخی و برخی اوقات جدی صحبت می کنیم. ایشان به جهت حسن خلق و روحیه ایشان ، مثبت بودن و از سوی دیگر داشتن مدرک دکترا! در محل به "اکسیژن" معروف است. اکسیژن پس از خرید به من گفت من روی کاغذ یه چیزی مینویسم اون رو روزنگار داستان های کوتاه و شعر ...
ما را در سایت روزنگار داستان های کوتاه و شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rayanc بازدید : 43 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 20:08

سیب سرخی برای کربلا برای کار علمی در دانشگاهی بودم، وقفه ای در کار افتاد و همکاران صحبت های کوتاهی با هم داشتند من در میان صحبت های همکاران توجهم به صحبت خانومی جلب شد. با خنده می گفت پسر خاله ای اهل دین ایمان داشت که پس از پایان تحصیل با حقوق معمول در جایی استخدام شد. این آقا به حکم کار معمولی، حقوق متوسط و ظاهر ساده و همچنین اعتقاداتش به هر جایی برای خواستگاری می رفت جواب مثبت نمی شنید. پس از یکسال دچار افسردگی و سستی در عقاید شد و تصمیم به مهاجرت گرفت. روزنگار داستان های کوتاه و شعر ...
ما را در سایت روزنگار داستان های کوتاه و شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rayanc بازدید : 36 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 20:08

ساعت، ساعد و سوت ساعت ما ایستاده بود و می بایست باطری آن عوض می شد. به مغازه ای شکیل رفتیم. اقایی عظیم الجثه در پشت پیشخوان بود و ساعت را گرفت و گفت معمولی بندازم یا اصل! ما گفتیم که حالا بنداز بندازه اصل بنداز ، خندید و گفت فلان مبلغ با گارانتی یک ساله! گفتیم در صورت امکان مرحمت بفرمایید تخفیف دانشجوی و نه حتی تخفیف دانش آموزی بدید. باز لبخند زد و گفت نمی شه و ما بالاجبار ساعت را نالان و سوت زنان دادیم. روزنگار داستان های کوتاه و شعر ...
ما را در سایت روزنگار داستان های کوتاه و شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rayanc بازدید : 44 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 20:08

مردی با پای مرکب پیامبر برای صرف غذا به مغازه ای رفتم. در حین غذا آقایی را دیدم که وارد مغازه شده و پاهایش به طور عجیبی به طور بر عکس بود و منظره ای شبیه راه رفتن شتر را تدائی می کرد (پاشتری). این آقا را قبلا آن حوالی دیده بودم و این نوع نقص مادرزادی را نیز در کتاب ها! (Genu recurvatum)!. ابتدا کراهتی حاصل از این مشاهده مرا در بر گرفت اما به سرعت بر خود نهیب زدم که بنده ای از بندگان خداست و استغفار کن!. روزنگار داستان های کوتاه و شعر ...
ما را در سایت روزنگار داستان های کوتاه و شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rayanc بازدید : 45 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 20:08

سگی که ماشین را نگرفت صبح با عجله به سمت محل کارم می رفتم. در آن روز منتظر رسیدن تاکسی به مقصد مورد نظر خود ایستاده بودم. کمی طول کشید و تاکسی های مختلف مقصد های متفاوت از مقصد مورد نظر من را داشتند. تاکسی زردی ایستاد و مقصدم را پرسید و سوار شدم بعد چند متر مقصد را دوباره پرسید، گفت متوجه نشده بودم و عنوان کرد به آن مقصد نمی رود. مقصدی بین مسیر را درخواست کردم حداقل من را برساند و قبول کرد. اوایل مسیر گفت برای درگذشتگانم فاتحه ای بخوان منظورش را متوجه نشدم روزنگار داستان های کوتاه و شعر ...
ما را در سایت روزنگار داستان های کوتاه و شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rayanc بازدید : 44 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 20:08

اعداد و ارقام حساب می کردم که این اعداد و ارقام آدم رو به اشتباه میندازن! درسته که حضرت آدم ۷۰۰۰ سال پیش بود ولی اگر متوسط عمر آدمی ۷۵ سال باشد حدود ۹۳ زندگی با ایشان فاصله دارم! و با حضرت محمد ص حدود ۱۹ زندگی ، شهادت امام حسن ع ۱۸ زندگی، تاریخ غیبت حضرت مهدی عج حدود ۱۵ زندگی و به همین صورت. فاصله فکری بزرگ به ظاهر ایجاد شده به نظر در تاریخ و تقویم نیست و حساب عد و رقم سال نیست، به نظر اعتقاد به "بالا رفتن از درخت هوش و شکوفایی مادی بشری" از نگاه انسان، روزنگار داستان های کوتاه و شعر ...
ما را در سایت روزنگار داستان های کوتاه و شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rayanc بازدید : 39 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 20:08

آب و دستفروش آقایی خندان در حال قدم زدن در ترمینال اتوبوس رانی در گرمای تابستان ، به ناگهان بطری آب از دستش رها شد و روی زمین ریخت، و بی تفاوت رد شد. پس از ۳ الی ۴ دقیقه در میان جمعیت و شلوغی چند پرنده (یاکریم) در آن محل نشستند و مشغول نوشیدن آب شدند! ... دیروز بدون دلیل خاصی مسیر رفت و آمد به محل کارم را جهت تنوع تغییر دادم و بین راه در غروب دستفروشی را کنار خیابان با نگاهی خیره و خسته به رهگذران دیدم. روزنگار داستان های کوتاه و شعر ...
ما را در سایت روزنگار داستان های کوتاه و شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rayanc بازدید : 45 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 20:08

پهلوان کریم، پهلوانی برای سلمان داستان کریم، داستان راستان و رستن به سرای حق و گذر به ساحل راستین حیات است. داستان مردی که از راستی به کجی و پیچیدگی رفت و دوباره بر سر خط برگشت و راست قامت تر از همیشه، به درخت سرو سرسبزی بدل گشت. در فصل بهار با خانواده جهت مسافرت تفریحی-زیارتی به شهر زیبای شیراز رفته و مهمان یکی از بستگان نزدیک به نام "کریم آقا" بودیم .گهگاهی در مورد وقایع زندگی این آقا کریم ، مادر و پدرم صحبت برای ما می کردند و از دوران بچگی ایشان را می روزنگار داستان های کوتاه و شعر ...
ما را در سایت روزنگار داستان های کوتاه و شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rayanc بازدید : 30 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 20:08

امروز یکی از همکاران به دوست ما در رابطه با مسائل کاری گفت ؛ شما در این دسته تقابل ها، دفاع از ارزش ها و اخلاقیات و بیت المال تنها هستی و تنها کسی هستی که داری میجنگی و متاسفانه میدان خالیه و همکارای دیگه بی تفاوت هستن! این دوست ما ابتدای امر ناراحت شد و احساس تنهایی و ضعف کرد، ولی پس مدتی تامل، با بیانی ناطق گفت؛ من تنها نیستم حق در کنار من هست، وجدان با من هست و خدا و پیامبر و امامانش ناظر بر من هستند، ایا لشکری با من نیست! راه درست همیشه بیش از ۷۲ نفر روزنگار داستان های کوتاه و شعر ...
ما را در سایت روزنگار داستان های کوتاه و شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rayanc بازدید : 35 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 20:08